برعکس هر دفعه که دخترانم را از محل سکونت شان در بهزیستی ها تحویل می گرفتم
یه روز معمولی در مهبد
رفتم تو اتاق دیدم فندوق با چشم گریون اشاره میکنه به یکی از دخترا که منو زده
اشتراک گذاری:
برعکس هر دفعه که دخترانم را از محل سکونت شان در بهزیستی ها تحویل می گرفتم
رفتم تو اتاق دیدم فندوق با چشم گریون اشاره میکنه به یکی از دخترا که منو زده
آخرین دیدگاهها