نیایش با خدا

💙نامه ای به خدا💙
سلام بر خدایی که مرا خلق کرد
خدایی که می دانم خیلی بزرگ هستی و همیشه در تمام روزها و شب هایی که داشتم مواظبم بودی و مرا از دست آدم های بد و راه های خطرناک حفظ کردی
خدای خوبم من تو را ندیدم اما وقتی نفس می کشم باران و برف می آید شب و روز را می بینم می دانم که هستی. من می دانم که شما صدای من را می شنوی و مرا دوست داری آرزو دارم مادرم و آنهایی که مثل مادرم کارتن خواب و بی جا و بدون خانه هستند خوب شوند دلم برای بودن در کنار مادر و پدرم تنگ شده است
وقتی که به بهزیستی آمدم به خودم قول دادم درس بخوانم تا زود بزرگ شوم و یک پرستار شوم تا کسانی که اعتیاد دارد یا مریض هستند را خوب کنم. می خواهم آدم خیلی بزرگی شوم. توی زندگیم خیلی سختی کشیدم روزهای خوب را می خواهم وقتی از ۵ سالگی به بهزیستی آمدم خودم کارهای خودم را انجام نمی دادم اما از وقتی رفتم کلاس اول توانستم همه چیز را یاد بگیرم من دیگر بزرگ شدم و از آن موقع باید سختی می کشیدم تا در آینده مادر خوبی شوم.
خدایا به من توانایی بده، پول و خانه بده و کمکم کن در درسم پیشرفت کنم و توی زندگیم موفق شوم.
خدایا وقتی تو را حس می کنم انگار مادر و پدر دارم
خدایا آرزو دارم که هیچ کودکی در جهان کتک نخورد و گریه نکند و در آرامش باشند و به آرزوهایشان برسند.

اشتراک گذاری:

مایل به ثبت دیدگاه هستید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین دیدگاه‌ها

آخرین دیدگاه‌ها